Tuesday, May 13, 2008

باز گشت محبت را خراب می کند...؟
برگشت به گذشته و شروع چیزایی که هیچ وقت زمانی براش نبوده می تونه گاهی مفید باشه
اما همیشه یک خطر وجود دارد و اون اینکه ممکن است هیچ چیز تغییر نکند و این هولناکترین چیزی است که به ذهن آدم خطور می کنه
بازگشت به اسارت نابخشودنی است ...
و من نمیدونم چرا هیچ وقت نخواستم این کتابو تو بخونی...
بار دیگر شهری که دوست می داشتم . بار دیگر.....
و من چه کوچک بودم که تو را هیوای من با آن اندام کوچک و لباس نارنجی به دست این باد بی امان سپردم...

No comments: